English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6190 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
daisy cutter U اسبی که پایش راکم از زمین بلندمیکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
He planted both his feet firmly in the ground . U دوتا پایش را محکم کاشت روی زمین
layaway plan <idiom> U قرض راکم کم پرداختن
large spread U فاصله گلوله ها راکم کنید
We should be leaving now. U باید زحمت راکم کنیم (خداحافظی )
to reduce an establishment U کارمندان یا هزینه بنگاهی راکم کردن
surveillance U پایش
monitor U پایش [پزشکی ]
he is on his last legs U پایش لب گوراست
he isout of step U پایش غلط است
He sprained (twisted) his ankle. U پایش پیچ خورد
Just under his nose. U درست پایین پایش
medical monitor U دستگاه پایش [پزشکی]
Nobody can catch up with him. U کسی به پایش نمی رسد
He tripped and fell . U پایش گیر کرد وزمین خورد
his leg rested on a stone U پایش روی سنگی قرار گرفته بود
equine U اسبی
horsey U اسبی
kelpy U جن اسبی
kelpie U جن اسبی
horse car U واگن اسبی
horsecar U واگن اسبی
ponytail U ارایش دم اسبی گیسو
ponytails U ارایش دم اسبی گیسو
horse U اسبی وابسته به اسب
to ride on a horse U روی اسبی سوارشدن
to ride on a horse U اسبی را سوار شدن
horseshoe shaped section U مقطع نعل اسبی
horsehead nebula U ابری کله اسبی
horseshoe magnet U اهنربای نعل اسبی
dragon U گردان سوار اسبی
dragons U گردان سوار اسبی
prancer U اسبی که روی دو پا بلندمیشود
to put money on a horse U روی اسبی گرو بستن
highweight U اسبی که زیادترین وزن راگرفته
maiden U اسبی که هنوز برنده نشده
maidens U اسبی که هنوز برنده نشده
tramway U واگن راه اهن برقی یا اسبی
to p a vehicle or horse U جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
stealer U اسبی که بطور غیرمنتظره پیروز شده
to chant a horse U بازبان بازی یاتعریف اسبی رافروختن
limulus U خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
also eligible U اسبی که درصورت حذف یک اسب دیگر میتواند جای انرابگیرد
albanega U [دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
sleeper U میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
sleepers U میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
green U چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
greenest U چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
control equipment U ابزار وارسی ابزار پایش
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
cavalry U سوار نظامی سوار اسبی
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
butterfly saddle rug U قالیچه نقش پروانه ای [این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
hobbledehoy U کره اسبی که تازه بالغ شده ادم تازه بالغ
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
grazed U زمین
grazes U زمین
earths U زمین
graze U زمین
grass roots U کف زمین
geodetically U زمین
acres U زمین
extra terrestrial U زمین
tellus U زمین
cinder track U زمین دو
ground line U خط زمین
lackland U بی زمین
cinder tracks U زمین دو
acre U زمین
land n U زمین
terrain U زمین
land U زمین
ground surface U کف زمین
norland U زمین
floors U کف زمین
soil U زمین
floored U کف زمین
soiling U زمین
floor U کف زمین
earthing U زمین
this earthly round U زمین
soils U زمین
domain U زمین
aerospace U جو زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
ground U زمین
earth U زمین
floor U کف زمین
fielded U زمین
real estate U زمین
domains U زمین
globe U زمین
ground U کف زمین
rooter U زمین کن
fields U زمین
globes U زمین
ground U : زمین
field U زمین
ground potential U پتانسیل زمین
ends U زمین حریف
ground effect U اثر زمین
ground plate U صفحه زمین
purchased U درامدسالیانه زمین
geology U زمین شناسی
purchase U درامدسالیانه زمین
end U زمین حریف
ended U زمین حریف
purchases U درامدسالیانه زمین
floored U محدوده زمین
floors U محدوده زمین
groundskeeper U متصدی زمین
grounding brush U زغال زمین
mool U زمین خشک
faults U شکست زمین
crust U پوسته زمین
crusts U پوسته زمین
grounding conductor U سیم زمین
ground wire U سیم زمین
ground zero U صفر زمین
ground detector U اشکارساز زمین
glebe U زمین خاک
palsy U زمین گیری
glebe U زمین وقف
geotropism U زمین گرایی
veldt U زمین مرغزار
fault U شکست زمین
faulted U شکست زمین
grass U زمین چمن
grasses U زمین چمن
boggy U زمین باطلاقی
site building U زمین زیربنا
geotaxis U زمین گرایی
veld U زمین مرغزار
landfalls U ریزش زمین
landfall U ریزش زمین
ground detector U تستر زمین
ground cushion U بالشتک زمین
ground conection U اتصال زمین
soccer field U زمین فوتبال
gridition U زمین فوتبال
gridiron U زمین فوتبال
greenside U در مجاورت زمین
underground water U اب درون زمین
unplayable U زمین نامناسب
geological U زمین شناسی
geological U زمین شناختی
graben U فرو زمین
vantage ground U زمین سرکوب
variable terrain U زمین متغیر
variable terrain U زمین دوعارضه
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0خرچنگ نعلی اسبی در کدام مناطق دنیا زندگی می کند
0خرچنگ نعلی اسبی در کدام مناطق دنیا زندگی می کند
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com